۱۳۹۰ مرداد ۱۳, پنجشنبه

شیطانی در لباس رئیس جمهور!!!!!!!!!!!

احمدی نژاد که رییس جمهورشد و کابینه اش را دور ایران و شهر به شهر گرداند همه به او خندیدیم .
در همان سفرهای استانی وقتی هرکس به او نامه ای میداد و سی تا پنجاه هزار تومان میگرفت ما باز خندیدیم و گفتیم ببینید چطور پول مملکت را به باد میدهد.
وقتی شهر به شهر سیب زمینی پخش میکرد و رای میخرید باز هم ما مسخره اش کردیم ....
وقتی هربار به سازمان ملل میرفت و دم از نابودی اسراییل میزد و دعای فرج میخواند و بی *هیچ هزینه * خود را میکرد تیتر اول تمامی مطبوعات و رسانه های جهان...ما از خود نمی پرسیدیم... چرا چنین می کند؟.... و با یک کلمه *یارو دیوانه است * به او میخندیدیم و حرص میخوردیم
حتی وقتی طرح یارانه ها را که هیچ کس فکر نمیکرد توان انجامش را داشته باشد پیاده کرد فقط پول ها را گرفتیم و گفتیم مردک دیوانه گدا پروری میکتد..
اما تا بحال با خود فکر کرده اید شاید احمدی نژاد واقعا دیوانه نباشد ؟
اصلا قدرت امروز او که توانسته یک تنه مقابل رهبری و سپاه و مجلس و شورای نگهبان و مراجع بایستد از کجا نشات گرفته؟
ما که معتقدیم مردم هم با او نیستند و اگر تقلب ها نبود او صد سال هم رییس جمهور نمیشد؟ پس قدرت او از کجاست؟
 من فکر میکنم ما اشتباه میکردیم . احمدی نژاد نه تنها دیوانه نیست که برعکس بسیار هم، باهوش است .
در اصل قدرت اصلی او همین مردمند ، مردمی که در طرفداری او به خیابان نخواهند ریخت اما بودن او را بر بودن هر اخوند یا اصلاح طلبی ترجیح میدهند و حکومت هم این را خوب فهمیده است و میداند کنار زدن او با توجه به اتفاقات سال هشتاد و هشت عواقب غیرقابل پیش بینی بدنبال خواهد داشت.
یادمان باشد این دولت اوست که حقوق کارمندان را که قشر متوسط و اکثریت جامعه اند را زیاد کرده و همچنین با دادن یارانه ها، مقبولیت زیادی برای خود در میان قشر اسیب پذیر کسب نموده است. بنظر من اگر به اتفاقات این شش سال نگاهی دوباره اندازید و در مرور انچه رفت قدری تامل کنید خواهید دید در پس هر اتفاقی که مارا خنداند یا حرص داد یک هدف معین وجود دارد .
درست مانند دومینویی که قطعاتش یک به یک چیده شد تا امروز قدرتی را ساخت که جابجا کردن یک مهره اش تمام فضا را تکان خواهد داد .
در حقیقت احمدی نژاد وقتی رییس جمهور شد و دست رهبر را بوسید و حکم تنفیذش را گرفت شروع به جابجایی و مهره چینی کرد و تمام کسانی که در دوره های قبل پست و عنوانی داشتند را کنار گذاشت و حتی تا برکناری مدیران ناحیه های اموزش و پرورش و ادرات جزء شهرستان های کوچک هم پیش رفت . 
او چهار سال تمام هرکاری کرد تا نام خود را در ایران و دنیا بر سرزبان اندازد چون میدانست همین بودن نامش تحت هر عنوانی ولو *مردک دیوانه پوپولیست* در حقیقت روزی حافظ جایگاهش خواهد بود . در دور دوم او فقط یک کار ناتمام داشت ... پرداخت پول به مردم ....کاری که در سی سال گذشته هیچ کس انجامش نداده و تا یادمان هست دولت فقط پول میگرفته و کسی یادش نیست تاکنون دولتی بمردم پولی داده باشد ..
پس دیگر لازم نبود دست کسی را که حکمش را تنفیذ کرده بود ببوسد .
او الان خود را قدرتمند تر از هرکسی میدانست .مخصوصا که حکومت با سرکوب مردم، بی انکه بخواهد به قوی تر شدن جایگاه رییس جمهور کمک کرده بود.حالا شمایل این قدرت کامل شده بود و کسی که تا دیروز شصت ملیون ادم دیوانه اش می پنداشتند در اصل اعجوبه ای قدرت طلب بود که از هیچ به همه چیز رسید و شاید بزرگترین هنرش نیز همین باشد که به شصت ملیون ادم *باوراند* که دیوانه است
پی نوشت.... این نوشته قصد ندارد بگوید که احمدی نژاد ادم خوبی است که برعکس بنظر من اگر شیطان مجسمی وجود داشته باشد بی شک هم اوست که همه کس را این چنین فریفت .
اما گاهی باخودم فکر می کنم در مملکتی که مردم اگاهش بسیار اندک است و روشنفکرانش هم یا خوابند و یا پیوست و ارتباطی با توده عوام جامعه ندارند و از طرفی هم لیدری که مردم بر او اجماع داشته باشند وجود ندارد پس شاید یک شیطان که همه چیز را تا مرحله نابودی بکشاند ..زیاد هم بد نباشد .چون حداقل این امید را بما میدهد که سحری از پس این شب تار وجود خواهد داشت

۱۳۹۰ مرداد ۹, یکشنبه

این است وضع مادر 5 جانباز

آقای مسئول، آیا تا به حال با تور سیاحتی پابرهنگان این مملکت که به صدقه سر آنها شما امروز رئیس شده اید به گردش رفته اید؟! بیائید یک بار هم شده از آن صندلی مخملتان پائین آمده و با اتوبوس فقرا همراه شوید و ببینید کجا می بردتان، ببینید آن مادرانی که هزاران شهید و جانباز را در دامان خود پرورش داده اند در کدامین دخمه زندگی می کنند؟!
فرخ امینی صالح پور یکی از هزاران مادر شهیدی است که با آنکه پنج جانباز تقدیم انقلاب کرده امروز با جسم بیمارش مجبور است به دلیل مشکلات مالی در زیر زمین کثیف و محقر خانه ای در محله شاد آباد زندگی کند.
این مادر هفتاد و هفت ساله به مدت سه سال است که در این مکان استیجاره ای زندگی می کند و به دلیل کمبود اکسیژن موجود در فضای زیر زمین چندین بار بی هوش شده است.
نکته تاسف بار دیگر این است که بارها از طرف شهرداری تهران برای ایشان اخطاریه صادر شده است که این مکان انباری بوده و مجوز مسکونی ندارد.
اما سوالی که در اینجا مطرح می گردد این است که وظیفه کدام ارگان است به خانواده های شهدا و جانبازان رسیدگی نماید؟
 آیا بایدبرویم سراغ سازمان های هوانوردی و تربیت بدنی که کسی جوابگو باشد.
آقایان مسئول لطفا این عکس ها را ببینید:


و چه خوش گفت و حسبك داء آن تبیت ببطنة و حولك اكباد تحنّ الى القدّ « تو را این درد بس كه شب با شكم سیر بخوابى و در اطراف تو گرسنگانى باشند در آرزوى پوست بزغاله ‏اى »