۱۳۹۰ اردیبهشت ۸, پنجشنبه

من ایرانیم و به همه ی ایرانیان عشق میورزم




بین دوست داشتن چیزی ، با نفرت داشتن از بقیه چیز ها فرقه
بین دفاع از دینی که داری ، با توهین به بقیه ادیان فرقه
بین دفاع از عقیده ات و ایستادن در کنارش، با توهین به عقیده ی دیگران فرقه
بین راست گفتن در مورد مسلک خود، با دروغ گفتن در مورد مسلک دیگران فرقه
بین عاشق ایران بودن ، با نفرت داشتن از بقیه نژاد ها فرقه
بین اولی با دومی خط باریکیست
ولی تفاوت این دو از زمین تا آسمان است
از خوبی تا بدی، از عرش تا فرش، از جوانمردی تا نامردی
آدم های ماندگار اولی بودند ولی دومی نبودند
عاشق بودند ولی متنفر نبودند
اعتقاد داشتند ولی توهین راهشان نبود
وطن پرست بودند ولی نژاد پرست نبودند

من ایرانیم ، عاشق ایران و ایرانیانم، از هر قوم و نژادی ، از هر دین و عقیده ای
عاشق ایرانم ، ولی متنفر از عرب و افغان و لر و ترک .. نیستم .
من ایران آزاد میخواهم ، بدون هیچ صاحب و رئیسی ، ولی از طرفداران
شاهنشاهی و مجاهد و ...متنفر نیستم و از ظلم به آنها غمگین میشوم

من مسیحیم ، ولی از مسلمان  و ، یهودی و ، بهایی و ملحد .. متنفر نیستم

من مثل ایرانم ، در آغوش من بلوچ و ، آذری و کرد و لر و
عرب و ... همه باهم برابرند ، همه فرزندان ایران و برادران منند
در من سنی و شیعه و مسیحی و یهودی و بهایی و ...همه یکی هستند
من ایرانیم و از هیچ کس متنفر نیستم .

در من بنی آدم اعضای یکدیگرند ، در من با دوستان مروت و با دشمنان مدارا میکنند
تقدیم به انسانهای که که برای دفاع از جان مجاهدین ، بهاییان ، مسیحیان ... و تمام
کسانی که با عقیده شان مخالف بود
از مقام پر زرق و برق رهبری گذشتن
سینه سپر کردن ، جنگیدند خلع شدند، زندانی شدند ، حصر شدند و در تنهایی آزاد شدند .
تقدیم به کسانی که از کسی متنفر نبودند جز ظلم، همیشه با ظلم جنگیدند.
تقدیم به انسانیهایی که جوانی را در زندان ، و پیری را در حصر سر کردند،
تقدیم به کسانی که همیشه جنگیدند ولی خسته نشدند و منتی به ما نگذاشتند .
من ایرانیم و به همه ی ایرانیان عشق میورزم.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۷, چهارشنبه

من تورا خوب می شناسم

من
تو را خوب می شناسم
اولین بار که دیدمت داشتی با نوک چاقو نیمکت مدرسه را خراش می دادی
تو همانی هستی که توی حیاط مدرسه گربه  ای را گرفتی و در گونی انداختی و آتش زدی و خندیدی و توی کوچه با سنگ سگ ها را بیخود و بیجهت می زدی
یادم هست که وقتی سوار اتوبوس شرکت واحد می شدی صندلی ها را پاره می کردی و توی سینما پوست تخمه هایت را همه جا تف می کردی
وقتی بزرگ تر شدی و عاشق دختر همسایه شدی اسمش را با چاقو روی تنه ی درختان بی گناه نقش کردی .آخر سر هم وقتی او را در کوچه دیدی بجای آنکه بگوئی دوستش داری – متلکهای رکیکی گفتی و او را ترساندی
 تو را خوب می شناسم
تو هر سال محرم برای مظلومیت حسین می گریستی و بر فرق سر قمه می زدی اما همان شب بعد از خوردن قیمه نذری  برادر کوچکت را تا سر حد مرگ مظلومانه کتک زدی
بعد ها که بزرگ تر شدی عضو بسیج شدی و چفیه بستی و جلوی ماشین های آدمهایی که قیافه شان با تو فرق داشت را گرفتی و بچه سوسول ها را آدم کردی
یک مدت هم سر چهار راهها  به دختر های زیبا که حاضر نشدند دوست دخترت بشن  بد وبیراه گفتی و آنها را به جرم بد حجابی توی ون نیروی انتظامی هول دادی
چند وقت پیش هم باتوم دست گرفتی و با لذت آشوب گران را گوشمالی دادی . تو را به وسعت یک تاریخ می شناسم
آن زمان که پشت سر شعبان بی مخ توی خیابان ها عربده می کشیدی و حتی نام مصدق را هم نمی دانستی – آن زمان که امیر کبیر را در حمام فین کاشان رگ زدی
آن زمان که تک تک قهرمانان سرزمینت را تنها گذاشتی یا به آنها خیانت کردی و خائن ترین ها را  بر مسند قدرت نشاندی
تو را خوب می شناسم
توی اتوبان ها دنده عقب می گرفتی و ورود ممنوع می رفتی و به زرنگی خودت افتخار می کردی و هیچ وقت فکر نکردی که شاید آن عابر پیاده ای که از روی خط می گذرد مادر  خودت باشد و این قوانین برای بهتر زندگی کردن تو وضع شده است
همان طور که وقتی گل های پارک را می چیدی نفهمیدی که این گلها را با پول تو و برای خودت کاشته اند
همان طور که نفهمیدی که آنهایی که با باتوم می زنی برای دفاع از حق تو جانشان را بر کف دست گرفته اند
تو را خوب می شناسم
اگر چه  با تو هم کلام نشدم
تو جواب سخن را با سنگ می دهی و با استدلال میانه خوبی نداری
اهل هوچی گری و هتاکی و سوت بلبلی زدن و لنترانی گفتن هستی
تنها زبانی که می شناسی زبان زور است
زبان دیگری یاد نگرفته ای ،برای همین هم  عربده می کشی
فکر می کنی لیاقت زندگی بهتری را داشتی که از تو دریغ شده است در حالیکه تو برای یک زندگی بهتر هیچ تلاشی نکردی  
تو خودت درخت و نیمکت و صندلی را نابود کردی
آنکس که  این سرزمین را به آتش کشید خود تو بودی ، هم وطن تو خشم فرو خورده و جهل مزمن ونفرت کور و ترس شناوری
من هر روز تو را در خودم می بینم . گفتم که من :  تو را خوب می شناسم

۱۳۹۰ اردیبهشت ۵, دوشنبه

نامه اتحادیه صنف آفتابه سازان به ا.ن نژاد


رئیس جمهور منصوب و صادق جناب حاج محمود خودمان
با سلام .
من صنعت كاري هستم كه سالهاست در خدمت اين مرز و بوم مشغول به كارم و با ساخت انواع آفتابه به چرخش چرخ صنعت اين كشور كمك می كنم.


حاج محمود از شما به عنوان يك رييس جمهور منتصب ( كه حتما تا به حال مشتري يكي از آفتابه هاي من بوده ايد ) تقاضا مي كنم كه به صنعت آفتابه سازي اين كشور كمك كنيد . چون آفتابه سازان هم اكنون نيازمند ياري سبز شما هستند. من وقتي در جواني خواستم مشغول به كاري شوم پدرم نصيحتم كرد و گفت ' پسرم نون تو آفتابه است!

مسلمونا سه برابر حجم مغزشون می رینند و به اين وسيله نياز دارن،‌ از همه مهمتر چيني ها چون ازآفتابه استفاده نمي كنن و نمي سازنش، تو هم بدون هيچ ريسكي مي توني به اين كار مشغول بشي '
من هم پس از اين نصيحت پدرم مشغول به خدمت جامعه اسلام و مسلمين شدم.
از همه مهمتر اينكه با توجه به شعار دولت مبني بر نوآوري و شكوفايي ملي ، شركت آفتابه سازی ولایت وشرکاء هم براي ايجاد نوآوري، به دست نيروهاي بومي اقدام به ساخت آفتابه هايي به رنگ سبز فسفري(مخصوص دید در شب ) كرده و نیز براي نيل به شكوفايي ملي از اين پس بر روي آفتابه هاي خود شكوفه هايي حك كرديم كه در وسط آن نوشته شده بود ' ملي ' تا بدين وسيله ما هم به نوبه خود در نوآوري و شكوفايي ملي سهمي داشته باشيم.




اما چند وقتيست كه اين صنعت مظلوم تحت شعاع واردات بي رويه كالاهاي مشابه خود از كشور چين ( اين چشم بربري هاي كمونيست لاييك از خدا بي خبر ) قرار گرفته بطوريكه هم داراي قيمت پايين و هم دارای امكانات بيشتر مي باشند.براي مثال به تبليغات زير كه مربوط به شركت چيني است توجه فرماييد :

آفتابه ژينگ فو، يار هميشگي و محرم اسرار شما در تنهايي

1- قابليت اتصال به كامپيوتر با كابل USB
2- نصب آسان بر روي ويندوز ايكس پي و ويستا و 7 ( پلاگ اند پلي )
3- پخش آهنگهاي دلخواه در هنگام خلا
4- حافظه داخلي 128و256 مگابايتي (قابل افزایش تا چهار گیگا بایت) استریو فونیک و اکولایزر
5- قفل كودك
7- بدون نیاز به خط تلفن و تنها با یک سیمکارت هدیه ایرانسل یا همراه اول
8- بدون نیاز به هزینه های دیگر

داراي نمايشگر رنگي همراه با هشدارهاي صوتي و تصويري زير:
* فكر نكن زور بزن ( هوشمند )
* آفتابه خاليه (تصویری ونوشتاری بصورت دیجیتال )
* آب داغه نسوزي ! ( سنسور دما )
* تو ميتوني، بيشتر زور بزن ( مخصوص بيماران يبوستي )

* برگرد با پای چپ وارد شو( صوتی و بازدارنده به زور)
*برگرد با پای راست خارج شو (صوتی و بازدارنده به زور)
*آزمایش ادرار ومدفوع از نظر بیماریهای مقاربتی و اعتیاد بصورت دستی واتوماتیک و ارسال گزارش به مقامات انتظامی
*پخش اتوماتیک دعاهای مستحب در زمان خلا با صوت دلنشین مداحان اهلبیت عصمت و طهارت با زبان فصیح و شیوای عربی بصورت صوتی و تصویری با فرمت های مختلف
*آفتابه همیشه در حالت استندبای میباشد .
* و…..
در طرحها و رنگهاي مختلف با قیمت  فقط 500 تومان!


در آخر من از طرف صنف آفتابه سازان از شما خواهش ميكنم كه با بستن ماليات مضاعف بر شركت هاي فلاش تانك سازي و جلوگيري از ورود اقلام مشابه آفتابه چيني ما را در اين امر مهم ياري فرماييد.
در ضمن يادآور مي شود كه شركت آفتابه سازی ولایت و شرکاء هيچ گونه شعبه ديگري ندارد و با شعار ' ريدن از شما ، بقيه اش با ما ' آمادگي عقد قرار داد با كليه مساجد و ارگانهاي مذهبی و دولتي را دارد.

هیئت مدیره شرکت بین الدولی اسلامی ولایت و شرکاء

6- دارای اینترنت پر سرعت برای سرگرم شدن در حالات یبوست و یا دل پیچه شدید

من خودم را پیدا کردم

امروز برای همه یکروز میمون ومبارک بود
اما برای من دو روز مبارک بود شاید بپرسید چرا؟



ضمن تبریک به مناسبت این روز فرخنده ومبارک ذیلا در مورد موضوع توضیح خواهم داد.!!!!!!
ساعت 3 بعد از ظهر کلیسای ایرانیان در شهر زووله هلند



درست است اینجا قسمتی از یک مدرسه است که با همت چند خانم و اقای ایرانی روزهای یکشنبه به شکل یک کلیسا درآمده است . اما در این مکان مقدس چند خصوصیت وجود دارد که شاید در بزرگترین کلیسای دنیا کمتر به چشم میخورد و آن خصائص عبارتند از محیطی پاک و افرادی  صمیمی و قلبهائی سرشار از محبت به خداوند و به هم نوع . کلیه حاضرین در این مکان مقدس با قلبی آکنده از مهر خداوندشان قدم به داخل آن میگذارند .
محیط بدون هیچگونه تبعیض و من من گفتن - ساده و بی آلایش - بی ریا و بی غل و غش پاک و مسیحائی.
پدر روحانی که یک ایرانی فرهیخته است که گذشته از روحانی بودنش برای من خیلی قابل احترام است چون واقعا قابل تقدیر و تشکر است . فردی بی ریا و خالص که انصافا نمونه بارزی از شاگردان عیسی مسیح است
امروز روز قیام عیسی  مسیح است روز مبارک و خجسته ای است .
هر دین و آئین و کیشی برای خود روز و روزهای مقدسی دارد برای جامعه مسیحیان و پیروان عیسی مسیح هم امروز مقدس است چون اگر مسیح قیام نمیکرد معلوم نبود چه اتفاقی برای پیروان او و برای مومنین می افتاد و سرنوشت بشریت چه سرانجامی داشت .
کلیه  زحمتکشان در این کلیسای کوچک از لحاظ فضا و بزرگ از بعد معنویش قابل تقدیر هستند . چون اسامی بعضی از این عزیزان را نمیدانم از ذکر نام  آنها صرف نظر کرده و به جمع بسنده مینمایم .
یک خانم محترم ضمن بجا آوردن مراسم مذهبی خاص کلیسا اعلام کردند که یکنفر از حاضرین قصد شهادت دارد که برای من و بیشتر افراد حاضر در کلیسا خوشحال کننده بود .
بالاخره بعد از انتظار کوتاهی از بنده دعوت شد تا در مقابل جمعیت ایمان خود را به خداوند پدر و پسر و روح القدوس اعلام کنم و قلب خود را به مسیح تقدیم کنم . شعف زائدالوصفی داشتم و در نهایت شهادت وانگیزه خود را بیان کردم .
تمام حاضرین به من برای انتخابم تبریک گفتند جز یکنفر . که با اینکه سن من دو برابر سن آن شخص بود به خدمت ایشان رفتم قصد روبوسی و فراموش کردن کدورت های گذشته را داشتم اما در کمال تعجب آن شخص محترم حاضر نشد در آن مکان مقدس هم دست از خودخواهی و خیره سری خود بردارد .
برای من جای سوال است مگر نه اینکه مسیح نه تنها از یک زن زانیه بنام مریم مجدلیه حمایت کرد و در زمان سنگسار برای جلوگیری از کشتن او گفت اولین سنگرا کسی بزند که گناه نکرده و در نهایت تاج خار بر سر مبارکش گذاشتند و او را مصلوب ساختند. مگر نه اینکه همان زن زانیه اولین کسی بود که قیام عیسی مسیح را مشاهده کرد و بگوش دیگران رساند ؟
این کارها به ما انسانها میفهماند که گذشت خصلت مومنان است پس چرا ما باید گذشت نکنیم ؟
مگر ما از روح القدوس قدیس تریم که باید به همنوع خود فخر بفروشیم ؟
آیا بنده به آن شخص محترم بدهی داشتم و یا اینکه ایشان ولی نعمت من هستند که به خدمتشان رفتم و از گناه نکرده خود از ایشان پوزش خواستم که نپذیرد؟
اگر من حاضر شدم خودم را در مقابل ایشان حقیر کنم فقط به واسطه این بود که در روز مبارک قیام و در مکان مقدس کلیسا  محبت و صمیمیت پیروان عیسی مسیح را به نمایش بگذارم .
مخلص کلام من در این روز خجسته خودم اصلیم را پیدا کردم و از این بابت خرسندم و خدای را شاکر که توفیقی حاصل شد که خودم را بشناسم .
عید قیام بر شما مبارک
مسیح همواره پشتیبان ما ست

قیام عیسی مسیح قلب انجیل می باشد

بدون قیام مسیح انجیل و نجات هیچ معنی و مفهومی ندارد. برای همین نیز، شاگردان، تعلیم می دادند و در عیسی به قیامت از مردگان اعلام می نمودند. حتی سران کشور و روسای کَهَنه آن زمان نیز پی به این حقیقت برده بودند که قیام مسیح قدرت عظیمی دارد و به همین منظور آنان مضطرب شده بودند. اعمال رسولان ۴: ۲
پولس رسول در فیلیپیان ۳: ۸ می گوید “… بخاطر او همه چیز را زیان کردم و فضله شمردم…” و در آیه ۱۰ ادامه می دهد ” و تا او را و قوت قیامت وی را و شراکت در رنجهای وی را بشناسم و با موت او مشابه گردم ” برای چه پولس می خواست “قوت قیامت” مسیح را بفهمد؟ پطرس در رساله دوم خود ۱: ۳آیه زیبایی را می نویسد که باعث تقویت ما است تا خسته خاطر نشویم و خود را در مشغله و دشواریها زندگی تنها و بی قوت نبینیم.
” چنانکه قوت الهی او همه چیزهایی را که برای حیات و دینداری لازم است به ما عنایت فرموده است به معرفت او که ما را به جلال و فضیلت خود دعوت نموده ”
” قوت الهی او” چه نوع قوتی است؟ اگر قوت سنج بگذاریم تا چه درجه ای این قدرت را می شود تخمین زد؟ این قوت الهی را به چه چیزمی توان تشبیه کرد؟ آن را با چه مقایسه خواهید نمود؟ با انفجار بمب اتم؟ کلام خدا صریحاً جواب را میدهد. همانطور که در ابتدا از افسسیان ۱: ۱۶ــ ۱۹ را خواندیم، می خواهم اکنون توجه شما را به آیه  ۲۰ باب ۱ رساله به افسسیان جلب کنم. ” که در مسیح عمل کرد چون او را از مردگان برخیزانید و بدست راست خود در جای های آسمانی نشانید ”
” قوت الهی او” که از رساله دوم پطرس خواندیم، در واقع این همان قوتی است که عیسی مسیح را از مردگان زنده کرد. و این قوت است که برای حیات و دینداری، ما را در طول زندگیمان یاری می کند، ما را
تقویت می بخشد و پیروز می گرداند. ( برای درک و کشف این حقیقت با صدای بلند بگویید هللویا، خدا را شکر).
پس با همین باور و ایمان اجازه دهید تا آن قدرتی که مسیح را از مردگان زنده کرد، شما را نیز در زندگی روحانیتان پیروز گرداند.
مسیح برخاست از مردگان
متبارک است قیام مسیــــح

تاثیر قیام مسیح در زندگی روزمره

اگر مسیح برنخاست، باطل است وعظ ما و باطل است ایمان شما.

فیام خداوندمان عیسی مسیح  را به همه مومنین تبریک می گویم،
باشد که همه ما در قوت قیام او زندگی کنیم. و این روز خجسته را نه فقط در تاریخ به یاد آوریم بلکه هرروزه تأثیر و قوت آن را در زندگی خود تجربه کنیم. خدای پدر را برای زنده شدن فرزندش عیسی مسیح شکر    می کنم چون ایمان ما عبث نیست و بر پایه و اساس همین حقیقت بنا شده است. پولس رسول دراول   قرنتیان ۱۵: ۱۴ و ۱۷ می فرماید ” و اگر مسیح برنخاست باطل است وعظ ما و باطل است ایمان شما ” و ” اما هرگاه مسیح برنخاسته است ایمان شما باطل است و شما تاکنون در گناهان خود هستید”
از شخصی پرسیدند: چرا به مسیح ایمان داری؟ او در جواب گفت: در راهی که قدم می زدم به یک دوراهی رسیدم و نمی دانستم از کدام طرف باید راهم را ادامه دهم. بطرف چپ خیره شدم شاید کسی را پیدا کنم اما یک نفر کنار جاده افتاده و مرده بود. به طرف راست نگاه کردم و شخصی را ایستاده دیدم. از او پرسیدم که به کدام سو باید حرکت کنم؟ او گفت: من راه و راستی و حیات هستم. اگر می خواهی به مقصد برسی تنها راه همین است. و من او را که اسمش عیسی مسیح است پیروی کردم.
عزیزان من، حقیقاً اگر عیسی مسیح زنده نبود، چه کس می توانست این انسان گمراه را راهنمایی کند و نجات بخشد. دیگر چه امیدی باقی می ماند و چگونه می توانستیم در این دنیای گناه آلود در پاکی و تقدس زندگی کنیم؟
همه ما تا کنون آزادی از گناهان، بندها و اسارتها را تجربه کرده ایم! این قدرت از کجا بود؟ آیا اعتماد به نفس ما قوی بود؟ یا اینکه ریاضت کشیدن زیاد، ما را آزاد کرد؟ دنیای امروز و روانشناسی مدرن به ما           می آموزند که ما با قدرت خود می توانیم بر هر چیز مسلط باشیم. ولی با تمام علم و تکنولوژی موجود می بینیم که وضیعت انسان روزبروز بدتر و بدتر می شود. اما ما ایمانداران چگونه می توانیم در آزادی کامل زندگی کنیم؟

بیایید با هم به کلام خدا رجوع کنیم و افسسیان ۱: ۱۶ ــ ۱۹ را بخوانیم.
” باز نمی ایستم از شکر نمودن برای شما و از یاد آوردن شما در دعاهای خود، تا خدای خداوند ما عیسی مسیح که پدر ذوالجلال است، روح حکمت و کشف را در معرفت خود به شما عطا فرماید تا چشمان دل شما روشن گشته، بدانید که امید دعوت او چیست و کدام است دولت جلال میراث او در مقدسین، و چه مقدار است عظمت بینهایت قوت او نسبت به ما مومنین بر حسب عمل توانایی قوت او. “ 
در این آیات آرزوی پولس رسول برای ایمانداران افسس چیست که باعث رشد آنان در فهم و حکمت می شود؟
۱)     امید دعوت ( حیات ابدی)
۲)     دولت جلال میراث مسیح در مقدسین
۳)     مقدار عظمت بینهایت قوت او نسبت به ما مومنین بر حسب عمل توانایی قوت او
نکات اول و دوم موضوعات بسیار مهمی می باشند اما، موضوع مورد صحبت ما از این آیات فقط نکته سوم می باشد.
فی الواقع مسیح قیام کرد، و این تأییدی بر کار عظیمش روی صلیب بود. او برای اثبات قیام و زنده بودنش،
به مدت چهل روز روی زمین در جسم زندگی  کرد و  باعث  تقویت  شاگردان  شد و آنها را از ترسها آزاد
گردانید. در این مدت او بارها خود را به افراد گوناگون در جای های مختلف ظاهر نمود.
۱.     عیسی خودش پیشگویی کرد                    متی ۱۶: ۲۱، مرقس ۹: ۹ و۱۰، یوحنا ۲: ۱۸ ــ ۲۲
۲.     پیشگویی در عهد عتیق                          مزمور ۱۶: ۱۰ مقایسه با اعمال رسولان۲: ۲۵ ــ ۳۱
۳.     قبر خالی بود                                       یوحنا ۲۰: ۳ ــ ۹
۴.     به مریم مجدلیه                                    یوحنا ۲۰: ۱۱ــ ۱۸
۵.     به زنان دیگر                                      متی ۲۸: ۸ــ ۱۰
۶.     به پطرس رسول                                  لوقا ۲۴: ۳۴ و ۱ قرنتیان ۱۵: ۵
۷.     به دو شاگرد در راه عموآس                  لوقا ۲۴: ۱۳ ــ ۳۱
۸.     به شاگردان، منجمله بر توما                 یوحنا ۲۰: ۲۴ ــ ۲۹
۹.     به شاگردان در کناره دریای طبریه          یوحنا۲۱: ۱ ــ ۲۳
۱۰. به دیگر شاگردان و به بیش از پانصد نفر زن و مرد  اعمال رسولان ۱: ۱ــ۴ و ۱ قرنتیان ۱۵: ۱ــ ۹
اما شیطان با دانستن قوت قیام مسیح، سعی و تلاش می کند تا چشمان روحانی و فهم مردم  را برای درک این حقیقت ببندد و کور سازد. آیا می دانید چرا؟ چون در قیام مسیح قدرتی وجود دارد که ما را هر روزه بر کارهای شریر پیروز می گرداند.
در انجیل متی ۲۸: ۱۱ــ ۱۵ چنین می خوانیم که به محافظین رشوه داده شد تا به دروغ داستان دیگری را ارائه دهند. حتی شاگردان نیز از یاد برده بودند که مسیح از مردگان قیام خواهد کرد ( لوقا ۲۴: ۵ ــ ۱۲ ). امروزه نیز گروه ها و ادیان مختلفی وجود دارند که قیام عیسی خداوند از مردگان را انکار می کنند. این همان دروغ شیطان است.